پارساپارسا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره
کوشاکوشا، تا این لحظه: 9 سال و 6 روز سن داره
سیناسینا، تا این لحظه: 16 سال و 2 ماه و 16 روز سن داره

خاطرات و عکسهای کودکی سینا و پارسا

7 ماهگی پارسا کوچولوی من

امروز هوا خیلی شاعرانه شده از صبح داره بارون نم نم میباره به همین خاطر این شعر را به پسرای گلم تقدیم می کنم:   گاهی مثل باران باید بارید گاهی نرم وگاهی تند... وگاهی..خیس باید كرد... گلبرگهای زیبای برون را وگاهی بایدشكست.... شاخه های زاید خشكیده را.. تا سبز شوند جوانه ها.. وبخوانند..ترانه ها..زیر قطرات نم نم باران... .گاهی مثل باران... باید بخشید ترانه زندگی را... تا عاشقی كنند .. پروانه ها...   پسر گلم روز به روز داری شیرین تر از قبل میشی عزیزم .وقتی بغلت میکنم شروع به پریدن میکنی .اگه یه چیزیو بخوای سینه خیز و با سرعت میری میگیریش. این گلها رو بابات تو این گلدون کاشته و تو هم می...
21 اسفند 1392

تولد 6 سالگی سینا

من دیـــوانه ی آن لـــحظه ای هستــم که تو دلتنگم شوی و محکم در آغوشم بگیــری و شیطنت وار ببوسیم پسر عزیزم تولدت مبارک   یک اتفاق جالب از شب تولدت این بود که بدون اطلاع من رفتی از کیکت که توی یخچال بود عکس بگیری که دوربین از دستت میفته روی کیک وحسابی خامه ای میشه ویه چشم انگری بردو خراب میکنه و میای دستمال کاغذی میبری که دوربینو تمیز کنی و صدام میکنی و خیلی ناراحت بودی و منم سعی کردم که چشمشو دوباره درست کنم که آخرش این شکلی شد.اینم همون عکسی که گفتم تو گرفتی       یه اتفاق دیگه که توی تولدت افتاد این بود که عمه شیدا افتاد دنبالت که ببوست که پاش میخوره توی پایه ...
7 اسفند 1392
1